دلم برای فلسطین چهقدر غمگین است دوباره شب شده و در دلم فلسطین اس
دلم برای فلسطین چهقدر غمگین است
دوباره شب شده و در دلم فلسطین است
چه زخمهای بزرگی! چهقدر خون اینجاست!
خدای منطقه مُرده! خدای غزه کجاست؟!
من از خدای بزرگی که هست؛ دلگیرم
من از شنیدنِ اخبارِ جنگ میمیرم
تمامِ دلخوشیِ شهرِ غزه زیتون بود
تمامِ سهمِ فلسطین از این جهان خون بود
فرشتههای خداوند غصه میخوردند
ولی چه فایده وقتی که کودکان مُردند
دوباره کُنجِ اتاقی مُحقر و ساده...
کنارِ دستِ پُرْ از خون عروسک افتاده...
دوباره گریهی یک مادرِ زمینخورده...
دوباره هلهلهیِ مادرانِ پژمرده...
دوباره موشک و تانک و گلوله و شلیک...
دوباره یک شب وحشی که میشود تاریک...
فاضل ترکمن ]
93/4/20
ساعت 15: 2 بامداد
کلمات کلیدی :