شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ به نسيمي همه ي راه بهم مي ريزد... کي دل سنگ تو را آه به هم مي ريزد...
نگو دل معشوق من سنگ است نگو دل او را آه هاي از فراغ من بهم ريزد مبادا يوسفم خالي بر لبش افتد مبادا يوسفم ذره اي آه و فغان سرکشد مبادا دل زارم از پي رويش خاطرش را مکدر کند نکند گمان کني خدايا امروز از براي سوختن دلم دل يوسفم را مجازات کني خدايا هرچه درد عالم است براي يوسف بر سر من بکوب هرچه درد و ناله و فغان و فراغ است از براي يوسفم در دل و خاطر من عاشقش بريز که ذره اي تحمل ناراحتيش در من نيست
ذره اي خاطر مکدر از بحر فراغش بر او نسبت به من باري نيست هرچه درد است و ناله تقصير من است هرچه دور مي شود و بي توجه تر ازط قبل نسبت به من از جانب من است هرچه تمسخر و خنده و دلقک خواندن از جانب انجمن از براي کم توجه اي يوسف بر من شده سبب اين سبب نيست که هرچه هست از بخت زار من است و گرنه يوسف را اسباب و سبب در اين تقدير سياه من نبوده و نيست
چلچراغ شهادت
رتبه 76
19 برگزیده
1681 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top