با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
:D نماز شب ما ما ها هست اخوي فک کردي همه مثه من و تو َ ن - ||عليرضا خان||
+گفتيم خسته نباشيد،استاد!
1 ساعت ازآغاز درس نگذشته بود.
گفت:15 دقيقه صبر کنيد،بعد.
شروع کرديم به شمردن دقيقه ها.
دقيقه 14 ام گفتيم: خسته نباشيد.
استاد رفت.
3 روز بعد، آگهي فوت استاد را ديديم.
تصادف کرده بود، جلوي دانشگاه،دقيقه 15 ام.
کاش هيچوقت دقيقه ها را نمي شمرديم
گفت استاد مبر درس از ياد،ياد باد آنچه به من گفت استاد/ياد باد آنکه مرا ياد آموخت،آدمي نان مي خورد از دولت ياد/هيچ يادم نرود اين معني که مادر من نادان زاد/پدرم چو استاد بديد گشت از تربيت من آزاد/ پس مرا منت از استاد بود که به تعليم من ايستاد استاد/هرچه مي دانست آموخت مرا غير يک اصل که نا گفته نهاد/*قدراستاد نکودانستن، حيف استاد به من ياد نداد* - دختر و پسراي ايروني
نگو دل معشوق من سنگ است نگو دل او را آه هاي از فراغ من بهم ريزد مبادا يوسفم خالي بر لبش افتد مبادا يوسفم ذره اي آه و فغان سرکشد مبادا دل زارم از پي رويش خاطرش را مکدر کند نکند گمان کني خدايا امروز از براي سوختن دلم دل يوسفم را مجازات کني خدايا هرچه درد عالم است براي يوسف بر سر من بکوب هرچه درد و ناله و فغان و فراغ است از براي يوسفم در دل و خاطر من عاشقش بريز که ذره اي تحمل ناراحتيش در من نيست - كيوان گيتي نژاد و
ذره اي خاطر مکدر از بحر فراغش بر او نسبت به من باري نيست هرچه درد است و ناله تقصير من است هرچه دور مي شود و بي توجه تر ازط قبل نسبت به من از جانب من است هرچه تمسخر و خنده و دلقک خواندن از جانب انجمن از براي کم توجه اي يوسف بر من شده سبب اين سبب نيست که هرچه هست از بخت زار من است و گرنه يوسف را اسباب و سبب در اين تقدير سياه من نبوده و نيست - كيوان گيتي نژاد و
+عمو پورنگ ميگه دوست خوب آدمو بالا ميبره!
خدا جان ممنونم که توي تابستان طلايي سال 1390 يکي از دوستان خوبمو بهم برگردوندي:)
به همين قدر کفايت ميکنم بقيش باشه واسه خودم/ براي مهدي روحاني...
خوش بحالت که دوست و معشوقت را ديدي بي شک درد فراغ را آشنايي پس دعا کن که همه دلهاي فراغ ديده روزي با وصال معشوق مثل شما ذاکر همه الطاف الهيت واقع و برخوردار شوند - كيوان گيتي نژاد و
ممنونم. دوستي که ارزش دوستي داره رو بايد نگه ش داشت...سر يه اتفاق همديگه رو گم کرديم و خدا به شکزيبايي دست مارو گذاشت تو دست هم... - چلچراغ شهادت
+از روز ازل كه " تسبيح " دلم در بين انگشتان پر مهرت مي چرخيد
ذكر " هو الاوّل و الآخر " بود كه بر هر دانه دلم مي رفت ....
روزگاري گذشت و شيطان ميوه " دنيا " را به من تعارف كرد؛
بند تسبيح دلم پاره شد و دانه هايش بر " خاك " افتاد ....
آدم عبرت من، كوله بارش پر شد از تجربه اي به اندازه يك " هبوط "....
حالا اينجايم .... در اين دنياي خاكي ...
مدت هاست كه به دنبال دانه هاي دلم مي گردم ؛
هر دانه اش را كه پيدا ميكنم هنوز بوي ذكر " هو الاوّل و الآخر " تو را مي دهد .....
راستي! اي صاحب ذكر روزهاي بهشتي ام ....
به گمانم چند دانه از آن تسبيح، بر " دامن " پر مهر تو جا مانده است ....
كاش بگويي براي پس گرفتنش .... - چلچراغ شهادت