پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
چلچراغ شهادت
چلچراغ شهادت
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيام‌هاي پارسي يار
چلچراغ شهادت
چلچراغ شهادتاستان تهران / تهران
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيام‌هاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در تير 1404
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
... نمي دانم چرا به روحم وسعت نمي‌دهد تا هم‌نشين مدام لحظه‌هايش باشم...احساس مي‌کنم بين زمين و هوا معلق‌ام... از دنيا بريده و به "او"يش نرسيده... دلم تنگ است... دنيايم تنگ است... دارم خفه مي‌شوم....
+
هنگامي که ديدم يک زن مدالها را برگردن تان مي اندازد نمي دانستم با او دست خواهي داد يا خير؟
مسابقه تيم واليبال مان در مسابقه با افغانستان يادتان هست؟ !!!
يا آقاي فرهادي عزيز!
ابتدا که دستهايت را به پشت بردي به خود باليدم
کلکسيون افتخاراتت داشت کامل ميشد
ولي شما هم ...
+
هنگامي که ديدم يک زن مدالها را برگردن تان مي اندازد نمي دانستم با او دست خواهي داد يا خير؟
مسابقه تيم واليبال مان در مسابقه با افغانستان يادتان هست؟ !!!
يا آقاي فرهادي عزيز!
ابتدا که دستهايت را به پشت بردي به خود باليدم
کلکسيون افتخاراتت داشت کامل ميشد
ولي شما هم ...
لينك مشكل داره!. - *-عشق الهي*
دوباره افتخاراتي که آفريده شد رو ول کرديم چسبيديم به اعتقادات ديگران !!!! - سارا زيبايي
آره بابا افتخاراتو بچسب . اعتقاداتو ولش !!!ما ايرانيها كلا زياد تو جو خفه ميشيم .ذوق مرگ كه ميشيم دست دادن كه سهله !... - ف .گ. تهراني
+
نوشته ي سال 1387
21 ماه رمضان فرا مي رسد.کار وبار خرجي و احسان و هيات ها رونق مي گيرد و شب قدر است وعروج پدر يتيمان عالم ؛عروجي که هميشه حضورش ملموس است ، اگر بخواهيم و توجه داشته باشيم . و گاهي اگر کسي را ببيني که سايه ي پدر از سرش کم شده و مي تواند در همين شب ، آرامشي پيدا کند ،صحبتي و حرف دلي . ودست نوازشي که جانش را آرام مي کند و سايه رحمتي که روان را زنده مي کند .
+
براي شهيد جواد شاعري
شنيدم جواني در محله مان بود که قد بلندي داشت طوري که چند نفري زير سايه اش خنک مي شدند ! تا وقتي که پاي دوشکاي عراقي ها جان نداده بود چه هاي يتيم محل هم بي خرجي نمي ماندند .اين شهيد ما گويا تکه کلام هايي داشته که همه شان يک جوري به مولا ختم مي شدند .مثلا هنگام عصبانيت ، وقتي که مي خواست چيزي را به کسي تذکر بدهد يا ياد آوري کند، با لحن جدي مي گفت : ‹‹آهاي ! بچه شيعه !››
+
براي شهيد جواد شاعري
شنيدم جواني در محله مان بود که قد بلندي داشت طوري که چند نفري زير سايه اش خنک مي شدند ! تا وقتي که پاي دوشکاي عراقي ها جان نداده بود چه هاي يتيم محل هم بي خرجي نمي ماندند .اين شهيد ما گويا تکه کلام هايي داشته که همه شان يک جوري به مولا ختم مي شدند .مثلا هنگام عصبانيت ، وقتي که مي خواست چيزي را به کسي تذکر بدهد يا ياد آوري کند، با لحن جدي مي گفت : ‹‹آهاي ! بچه شيعه !››
+
حتما نبايد کسي پدرت را کشته باشد تا تو از او بيزار باشي... آدم هايي يافت مي شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتي لبخندشان در تو بيزاري مي روياند...*
.
.
پي.اس1: * جاي خالي سلوچ - محمود دولت آبادي...
پي.اس2: براي تو سيب زميني...
▌► | ► | ◄