با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+گلوي اقتصاد ابليس در گلوگاه هرمز، دست ماست. کاش اقتصاد ما خودش ترمز سياه نفت را بکشد. کاش سال «جهاد اقتصادي» با سيلي بر صورت تحريم تمام شود و اعلام شود: نفت ايران، فروشي نيست
+بزرگ ترين بانک جهان اسلام، قلک کوچک عطيه بود؛ قلکي شبيه نارنجک، پر از 20 توماني هايي که پشت آن، کارگران مشغول «جهاد اقتصادي» بودند…اسکناس هم اسکناس هاي قديم.
++ بزرگ ترين بانک جهان اسلام، قلک کوچک عطيه بود؛ قلکي شبيه نارنجک، پر از 20 توماني هايي که پشت آن، کارگران مشغول «جهاد اقتصادي» بودند…اسکناس هم اسکناس هاي قديم.
+بزرگ ترين بانک جهان اسلام، قلک کوچک عطيه بود؛ قلکي شبيه نارنجک، پر از 20 توماني هايي که پشت آن، کارگران مشغول «جهاد اقتصادي» بودند در خط مقدم خدمت. قلکي شبيه نارنجک، پر از مواد مذاب عشق. قلکي شبيه تنگ ماهي که پول خردهايش، «سکه بهار شهادت» بودند.
+محض ريا يا اطلاع يا هر چي، اين مادر شهيد، مادرخودم بود. پيرزني که سال هاست «مامان سادات» صدايش مي زنيم. سيد خانم هميشه مي گه؛ ما خانواده شهدا، بدهکارترين افراد ملت هستيم به جمهوري اسلامي، به ولي فقيه، به ملت. چند قطره خون بچه هاي ما که دليل نمي شه حالا! اصلا صاحب اين خون، ما نيستيم که بخوايم پز بديم.
+صاحب اين خون، ولي فقيه و ملته. پزش هم مال ولي فقيه و ملته. عزيز هميشه مي گه؛ شهيد، قبل از شهادتش مال ماست، اما افتخار شهادتش فقط مال ما نيست. مال ما هم هست، لا به لاي ملت! عزيز هميشه مي گه؛ ما خانواده شهدا بيشتر از همه به جمهوري اسلامي بدهکاريم. جمهوري اسلامي با شهادت بچه هامون در رکاب ولي امر، به ما عزتي داده که اگه همه دنيامون رو هم بهش بديم، باز ما بدهکاريم.
+ين ملت با اين همه شهيد، با اين همه خون، با همين بهشت زهرا، رابطه شان با ولايت فقيه، بي واسطه است. چشم توي چشم، قلب توي قلب. اصلا نگاه ما، سي و چند ساله که همون نگاه رهبرمونه. احزاب، صرف نظر از خوب يا بد بودن شان، واسطه ملت و انقلاب اسلامي و انتخابات نيستند. ما بدون واسطه، مستقيم مستقيم، جان مي دهيم براي «آقا» قربانش بروم! يک برگه راي، که قابل اين حرف ها نيست!
+راست مي گه مادر. شعار نمي ده. کم نمي شناسم مادر شهيدي رو که روز انتخابات، چند ساعت زودتر از شروع راي گيري، يعني بعد از نماز صبح، مي ره و جلوي در مدارس و مساجد، صف درست مي کنه و تا شروع راي گيري، قرآن مي خونه، مفاتيح مي خونه، ذکر مي گه با تسبيح. از هر کدوم شون هم سئوال مي کني؛ آخه چرا از الان؟! مي گن؛ تصدقت! وظيفه است، وظيفه!
مگر خبري هست ؟ آخه حرف از (راي گيري، ... - خانه ي خانواده
+محض ريا يا اطلاع يا هر چي، اين مادر شهيد، مادرخودم بود. پيرزني که سال هاست «مامان سادات» صدايش مي زنيم. سيد خانم هميشه مي گه؛ ما خانواده شهدا، بدهکارترين افراد ملت هستيم به جمهوري اسلامي، به ولي فقيه، به ملت. چند قطره خون بچه هاي ما که دليل نمي شه حالا! اصلا صاحب اين خون، ما نيستيم که بخوايم پز بديم. صاحب اين خون، ولي فقيه و ملته. پزش هم مال ولي فقيه و ملته. عزيز هميشه مي گه؛ شهيد، قبل از شهادتش
+، در ميزان شرکت مردم، توي انتخابات، تاثير چشمگيري ندارد. مي خواهم بگويم اصلا تاثيري ندارد. اين ملت با اين همه شهيد، با اين همه خون، با همين بهشت زهرا، رابطه شان با ولايت فقيه، بي واسطه است. چشم توي چشم، قلب توي قلب. اصلا نگاه ما، سي و چند ساله که همون نگاه رهبرمونه. احزاب، صرف نظر از خوب يا بد بودن شان، واسطه ملت و انقلاب اسلامي و انتخابات نيستند. ما بدون واسطه، مستقيم مستقيم، جان مي دهيم براي «آق
+حرف هاي پيرزن عجب سوژه اي داد دستم؛ از آن چکشي هاي آتشين! اجازه گرفتم که انتشارش دهم. گفت: اينها را براي خودت گفتم، اما حالا که مي خواهي بنويسي، نبايد در حق احزاب جفا کني. بنويس؛ ما خانواده شهدا ممنون هر حزبي با هر سليقه اي هستيم که گرم مي کند تنور انتخابات جمهوري اسلامي را، اصلاح طلب باشد يا اصول گرا. گرم کردن اين تنور يعني کمک به خون شهدا. اون رو مي نويسي، اين را هم حتما بنويس.
+صبح زود، توي بهشت زهراي تهران، توي «قطعه 53»، توي يه جاي خيلي ساده و عارفانه، نزديکاي قبر داداشا، کنار آواز گنجشک ها، بغل دست «سمفوني مورچه ها»… آي که چه جاي نازي! سفره بزرگ آفتاب داشت روي قبور مطهر شهدا پهن مي شد، و چه قشنگ هم پهن مي شد؛ انگار داشت با شعاع نورش فاتحه مي خواند براي شهدا، که با مادر شهيدي هم سخن شدم. از قبل مي شناختمش.
+هي! اوباماي سياه کار! فيلم و جايزه و سن و کراوات و کف زدن و شو و نمايش با تو، فتح الفتوح در «خيبر» و «بدر» با ما… پس بگذار نتانياهو قضاوت کند که خاورميانه دست کيست؟! به زودي، ما «قدس» را از خدا جايزه خواهيم گرفت. روي اين سن، دنيايي بايد بدرخشد. «نباء عظيم» در راه مخابره است…