سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، میراثی ارجمند و نعمتی عام وگسترده است . [امام علی علیه السلام]

غمنامه ی عاشورا

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 90/8/25 11:8 صبح

1(به من خبر دادند که عمود آهنین بر سر فرزندم زده‌اند
دل‌ها براى شیر بچه‌ام بسوزد که عمود را وقتى بر سرش زدند که دست‌هایش قطع شده بود
که اگر شمشیر در دست‌ت بود هیچ کس جرئت نزدیک شدن به تو را نداشت...

مدینه،
بقیع،
رو به قبر ام‌البنین
عجیب روضه عباس می‌چسبد
بعدِ یک زیارت عاشورا...

 

2)

داغ دلِ مهدی
معجر است،
معجر ...

هراسان هراسان
من
به دنبال طفلان.
دوان در بیابان
روی خار مغیلان..
.

3)روز عرفه تمام شد و من دل‌م بین جبل‌الرحمه و بین‌الحرمین می‌رفت و می‌آمد. خاطرم بین خدا و حسین حیران بود و انگار کلمات مناجات با خدا، تمام‌شان پیش چشم‌م روضه می‌شدند. هر بار حواس‌م جمع مناجات با خدا می‌شد ناگهان کلمه‌ای در فرازی از دعا می‌آمد و دوباره برمی‌گشت وجودم سمت حسین...

خدایا نه عقل‌م و نه دل‌م هیچ کدام راه نمی‌یایند تا به ذره‌ای از تو برسند. خودت این انوار را قرار دادی برای ما تا به تو برسیم. تا سمت‌شان برویم، تا به صراط مستقیم باشیم. خدایا دل‌م مشغول حسین است و می‌دانم که خودت راضی هستی به این. خدایا‍ حسین را از من نگیر...

 

پیکر من در میان قبر
می‌گوید حسین...

4)در مجلسی که روضه‌ی عباس خوانده می‌شود،

حواس‌تان به چهره‌ها، به دست‌ها و به صداها باشد.

بعدها که آمد...

نه سری مانده
نه دستی
کمرم را تو شکستی...

5)دنیای کوچکِ بچه‌های کوچک،

آدم زیاد ندارد؛
بابا، برادر، عمو ...

دنیای کوچکِ بچه‌های کوچک،
آدم زیاد ندارد
اما کل دنیای کوچک‌شان
بندِ همان آدم‌هاست.
اگر بروند
دنیای بچه‌های کوچک را هم با خودشان می‌برند.


شب شد
صبح اومد
ستاره‌ها رفتند

خورشید سر زد
ماه من نیومد
...

 

6)جوانان بنی هاشم آمدند و ...


دل شرحه شرحه‌ات را
اما
چه کسی از روی زمین جمع کند؟ ...

داری می‌ری میدون
پسرم
شده دل‌ما خون
پسرم...

7)میوه‌ی نوبرانه و تر و تازه‌ی دل‌ت را

اگر پیش چشم‌ت
بچینند و
زیر سم اسبان،
بند از بندش جدا کنند
باید هم بخوانی
جوانان بنی هاشم بیایید...

سوار رشیدم
از پی تو
دویدم.
امیدم امیدم
از تو من
دل بریدم...

جان بابا
خمیدم

 

8)]چندی نمانده که بیرق علمدار به زمین بیفتد. تنها 20روز دیگر 




کلمات کلیدی :

قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ