سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت را بگیرید؛ حتی از مشرکان . [امام علی علیه السلام]

آدم است دیگر.... از درد دریا هم می شود.... اما لب تر نمی کند!

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 92/10/25 2:31 عصر

آدم است دیگر....

از درد دریا هم می شود....

اما لب تر نمی کند!




کلمات کلیدی :

هم نام ِ حضرت ِ مجتبی که باشی؛ تا ابد، غربت عجین توست

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 92/10/19 11:9 عصر

فرزندان وارثان ِ پدرانند

اینجا امّا میراث ِ اسارت ِ 19 ساله ی سامرّا؛

اسارت ِ 1143 ساله ی حضرت ِ وارث است ...

اللهمّ فکّ کلّ اسیر

 

 

تنگنای سامرّا یا پهنای عالم فرقی نمیکند!

از جنس  ِ پرواز که باشی؛

قفس؛ همیشه زنجیر است!

 

 

اسارت اما،

جنسش زینبی است

 




کلمات کلیدی :

انتشارات کتاب ابرار

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 92/10/3 10:22 صبح

 

 سلام

1)هرکاری با انگیزه ای آغاز می شود و هر انگیزه ای از دل سبکی از یک زندگی بر میخیزد.قصه ی کتاب ابرار قصه ی کسانی است که سینه های شان برای هوایی تازه می تپد.قصه ی آدم های کوچکی است که آرزو دارند برج بلندی بسازند تا دیگرانی از جنس خودشان خورشید را با سر انگشت اشتیاق لمس کنند و دست روزگار آن ها را طوری پروریده که دل در گرو علم و ادب و هنر و فرهنگ داشته باشند.

در روزگار تخصص و شاخه شاخه شدن گردآوردن و پرداختن به این همه محبوب جز به تدبیر نشر و گسترش امکان نمی یافت. پس ما نیز عزم خود را برای پای نهادن در این راه جزم کردیم.

مخاطبین و مولفین گرانقدر، کتاب ابرار همواره تلاش خواهد کرد تا بهترین مطالب را برگزیند و با بهترین کیفیت آن ها در اختیار اهلش قرار دهد و در بازار زدگی اهل فرهنگ بر شعار خود درستکاری در انجام کار درست پای خواهد فشرد.

دست استمداد ما همیشه به سوی شما بلند است. پس با نگاه سازنده خود دستگیر ما در مسیرمان باشید.

2) به لطف خدا اولین کتاب نشرمون با قلم استاد بزرگوار جناب آقای محمد علی گودینی با عنوان پر طلا به چاپ رسید.




                       محمد علی گودینی در محضر حضرت آقا کتاب ابرار  

 

از همین مولف کتاب گیس دراز و ریش داراز نیز در دست چاپ می باشد. ضمنا کتب دیگری با نام های انگورهای هزار مسجد،نویسنده محمد رضا ضیغمی، آخرین پیامبر الهی، محمد رضا اصلانی، مهمانی خانم هادیان، جنگ جهانی جمعیت برادر ارجمندم صالح قاسمی، دیگر اهالی قلم در دست چاپ است.

رضا شاعری، کتاب ابرار، کانون فرهنگی هنری ابرار، 

 




کلمات کلیدی :

یک دیالوگ از فامیل دور

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 92/10/2 3:12 عصر

 

یکی از دیالوگ های خیلی زیبا بین فامیل دور و آقای مجری در برنامه نوروزی کلاه قرمزی:

    آقای مجری: واسه چی در ُ باز گذاشتی؟

    فامیل دور: واسه بهار. از در بسته دزد رد می‌شه ولی از در باز رد نمی‌شه. وقتی یه در ُ باز بذاری که دزد نمیاد توش. فکر می‌کنه یکی هست که در ُباز گذاشتی دیگه. ولی وقتی در بسته باشه، فکر می‌کنه کسی نیست ُ یه عالمه چیز خوب اون ‌تو هست ُ می‌ره سراغ‌شون دیگه. در باز ُ کسی نمی‌زنه. ولی در بسته رو همه می‌زنند. خود شما به خاطر این‌که بدونی توی این پسته دربسته چیه، می‌شکنیدش. شکسته می‌شه اون در. دل آدم هم مثل همین پسته می‌مونه. یه سری از دل‌ها درشون بازه. می‌فهمی تو دلش چیه. ولی یه سری از دل‌ها هست که درش بسته ‌اس. این‌قدر بسته نگهش می‌دارند که بالاخره یه روز مجبور می‌شند بشکنند و همه‌چی خراب می‌شه.

    آقای مجری: در دل آدم چه‌جوری باز می‌شه؟

    فامیل دور: در دل آدم با درد دله که باز می‌شه




کلمات کلیدی :

قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ