من کان باذلاً فینا مهجته .... فلیرحل معنا .....
الحمدلله...
ماشاءالله....
و لا قوه الا بالله...
و صلی الله علی رسوله ...
ماشاءالله....
و لا قوه الا بالله...
و صلی الله علی رسوله ...
مرگ بر بنی آدم، چون گردن آویزی بر گردن دختری زیبا آویخته است، و چه بسیار است وَلَه و اشتیاق من به دیدار اسلافم، چون اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف ...
و برای من قتلگاهی اختیار شده است که اکنون می بینمش.
و برای من قتلگاهی اختیار شده است که اکنون می بینمش.
گویا می بینم که بند بند مرا گرگان بیابان، بین نواویس و کربلا از هم می درند و از من شکمبه های خالی و انبان های گرسنه خویش را پر می کنند.
گریزگاهی نیست از آنچه بر قلم تقدیر رفته است. رضایت خدا، رضایت ما اهل بیت است؛ بر بلایش صبر می ورزیم و او نیز با ما در آنچه پاداش صابرین است وفا خواهد کرد. اگر پود از جامه جدا شود، اهل بیت نیز از رسول خدا جدا خواهند شد ... آنان در حظیره القدس با او جمع خواهند آمد، چشمش بدانان روشن خواهد شد و بر وعده ای که بدانان داده است وفا خواهد کرد.
اکنون آن که مشتاق است تا خون خویش را در راه ما بذل کند و نفس خود را برای لقای خدا آماده کرده است ... پس همراه ما عزم رحیل کند که من چون صبح شود به راه خواهم افتاد. ان شاءالله ...
اکنون آن که مشتاق است تا خون خویش را در راه ما بذل کند و نفس خود را برای لقای خدا آماده کرده است ... پس همراه ما عزم رحیل کند که من چون صبح شود به راه خواهم افتاد. ان شاءالله ...
8 ذی حجه سال 60 هجری
هنگام خروج امام از مکه و حرکت به سمت کوفه
کلمات کلیدی :