مصاحبه با عباس
این بار نوبت مصاحبه با عباس بود.
اولی پرسید اسمت چیست؟ گفت: عباس!
دومی پرسید اهل کجایی؟ گفت : بندر عباس!
سومی پرسید کجا اسیر شدی؟ گفت: دشت عباس!
افسر عراقی که فهمید عباس انها را سرکار گذاشته و آنها را دست انداخته،
شروع کرد به زدن او و گفت: دروغ می گویی پدر …؟
عباس خود را به موش مردگی زده بود و با تظاهر به گریه می گفت: نه به حضرت عباس!
کلمات کلیدی :