آن که با دست کوتاه ببخشد او را با دست دراز ببخشند [ مى‏گویم : معنى آن این است که آنچه آدمى از مال خود در راه نیکى و نیکوکارى بخشد ، هرچند اندک بود خدا پاداش آن را بزرگ و بسیار دهد ، و دو دست در اینجا دو نعمت است و امام میان نعمت بنده و نعمت پروردگار فرق گذارد ، نعمت بنده را دست کوتاه و نعمت خدا را دست دراز نام نهاد ، چه نعمتهایى خدا همواره از نعمتهاى آفریدگان فراوانتر است و افزون چرا که نعمتهاى خدا اصل نعمتهاست و هر نعمتى را بازگشت به نعمت خداست و برون آمدن آن از آنجاست . ] [نهج البلاغه]

تاکسی

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 90/12/29 9:32 عصر

-"سِد خندان
پیکان سفِیدایستاد.خالی بود.در جلو را باز کردم ودر حالی که داشتم سوار می شدم?
گُفتم: سلام
راننده که خستگی کلافه اش کرده بود گفت: سلام
اولین چیزی که توجهم را جلب کرد?پلاکی بود که از آیینه جلو آویزان بود وداشت تکان می خورد.
سعی کردم بفهمم رویش چی نوشته.
به چراغ قرمزکه رسیدیم? راننده که فهمیده بودمن کنجکاو شده ام? کفت:یادگار جنگه
چراغ سبز وماشین از جاکنده شد.راننده که بدرستی حدس زده بود ?من بیشتر بدانم گفت:
سال 64قلاویزان?گردان حمزه بودم...
احساس کردم قلبم ریخت روی زمین.
گفتم:گردان حمزه؟
کفت:آره? چطور مگه؟
گفتم:هیچی. می خواستم ببینم « جواد شاعری » را می شناسی؟
با تعجب گفت:گردان حمزه با هم بودیم . 25سالی هست ندیدمش. مگه می شناسیش؟
با هیجان گفتم: آره
گفت: خب کجاست؟
گفتم: داداشمه
صدای شدید ترمز وبوق ممتد ماشین ها خیابان را فرا گرفت.




کلمات کلیدی :

قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ