مولای ما نمونه دیگر نداشته است ..
غزلی نذر حضرت مولا
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
بهار هشتاد و شش
وقتی این شعرو توی قم سید حمیدرضا واسه حضرت آقا خوند تو چهره رهبری لبخند از شعف رو میشد خوب لمس کنی همون حسی که هر بچه شیعه از بودنش لذت می بره
انگار که قلعه هیچ گاه در نداشته است. . .
ایشالا با جدت مشهور بشه سید
کلمات کلیدی :