محمد رضا اصلانی

نوشتن درباره استاد محمدرضا اصلانی کار چندان ساده ای نیست.

و قطعا باید بزرگان دیگری درباره ایشان بنویسند . اما خب برحسب اینکه بنده به ایشان علاقه ای پیدا کردم مطلبی را درباره ایشان یادداشت کردم

امید که مقبول افتد

هر چند خیلی وقت نیست که از زمان آشنایی ام با ایشان می گذرد.

اما شیفته ی نوع برخورد و منش رفتاری و اخلاق اجتماعی اش شده ام.

از این بابت باید درباره یک پیرمرد مهربان صحبت کرد که در دل "جوان" است و سرزنده و سرشار از ذوق که همین امر باعث شده که در حوزه داستان کودکان فعالیت کند.

و کتاب های فاخر و خوبی را برای کودکان و نوجوانان متولد کند.

یک "معلم به تمام معنا" که در قامت یک مرد 62 ساله نهفته است.

جناب اصلانی یک استاد مسلط  و یک مرد آکادمیک در حرفه تخصصی اش وکالت و قضاوت است.

و از طرفی در حوزه ادبیات داستانی حرف های زیادی برای گفتن دارد.

گفتم معلم چون ظاهرا در بین دوستان و همکارانش استادی نکرده است . حتی با همین تعارف "بهنجار" استاد بودن هم مشکل دارد.

این را وقتی متوجه شدم که بعد از اینکه متن معرفی شان را در سایت نشر کتاب ابرار دیدند، به من گفت کلمه استاد برای بزرگان است...

اگر امکان دارد این عنوان را پاک کنید..

در روزگاری که اغلب شعرا و نویسندگان به قول خودشان دنبال جمع کردن رزومه  هستند.

و تا درجایی تقدیر می شوند همه جا بوق و کرنا می کنند. ایشان تا جایی که امکان داشته به دور از هیاهو و رسانه به کار خود ادامه داده است.

واقعیت این است که کتابهایی که ایشان نوشته اند اغلب به چندین دوره چاپ رسیده است.

ایشان کارحرفه ای نکرده که بخواهد به جای خاصی ارائه بدهد...هرچه بوده انتقال تجربیاتش بوده است.

اگر در جایی مطلبی یا خاطره ای نقل کرده است برای این بوده که منِ جوان، منِ تازه کار ، منِ دوست یا هر من دیگر بهتر بدانم  و یا عاقلانه تر تصمیم بگیرم.

کافی ست چند لحظه ای پای صحبت هایش بنشینی ، انگار نه انگار که 40 عنوان کتاب به چاپ رسانده است.

انگار نه انگار که در طی این سالهای پر از فراز و نشیب با چه بزرگانی در ادبیات و غیره نشست و برخاست داشته است.

ذره ای عجب و غرور در رفتارش پیدا نمی کنی. و این زیباترین شاخصه اخلاقی ست که از او سراغ دارم.

از تواضع ایشان همین بس که در این انفجار اطلاعات و رسانه ای همچون اینترنت اطلاعات زیادی از او در دسترس نیست

پانوشت 1: از آقای اصلانی کتاب جدیدی با عنوان "ستوده در آسمان ها وزمین " در دست  داریم

که به زودی به چاپ می رسانیم و روی پیشخوان کتابفروشی های کشور میفرستیم.

پانوشت: برخی از جوان ها که هم سن و سال من هستند این روزها با چاپ یک مجموعه توقع گفتن استاد را دارند...

و اگر خطاب استاد نکنی انگار بهشان بر می خورد..این در حالی ست که بزرگان ما اینچنین نیستند...