سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسانی را که به آنها دانش می آموزید، بزرگ شمارید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

در آروزی شهادت

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/8/30 6:37 عصر

 

بسم الله تعالی...#برای_تولدم# امروز از تولدم درست بیست و هشت سال گذشته حالا به نظرم هر آنچه می‌بایست بلد باشم ،
یاد گرفته‌ام… اما یاد کودکی‏‏ هایم افتادم و یادگیری های اندک اندکم اندکی راه رفتن را در یک سالگی یاد گرفتم
آنقدر که هر از گاهی به زمین بخورم شاید اینطور زمین خوردن و زمین خورده‌ها را فراموش نکنم اندکی حرف زدن را در یک سالگی آنقدر که فقط کمی بتوانم از شدت گرسنگی  و خواب‌آلودگی غر بزنم. شاید این طور مدام چشمانم محتاج اشک شوند و گریه را فراموش نکنم اندکی غذا خوردن را در یک سالگی آموختم آنقدر که فقط کار شست وشو را برای پدر و مادرم سخت کردم شاید اینطور برای سیر شدن مستغنی از شیر مادر نشوم و مادرم را فراموش نکنم و بسیار اندکی‌های دیگر که واقعیتش دوست داشتم همیشه اندک بمانند دوست داشتم و می‏ترسیدم از اندک نماندن آن‏ها و اینکه  از افزون شدن آن‌ها سودی نبرم نگران این بودم که روزی برای بیش از ‌این آموخته‌ها خوشحال نباشم نگران بودم #چقدر_دوست_داشتم_یک_ساله_بمانم# اما میدانستم! با همه‌ی این‌ها خوب می‌دانستم که یک سالگی خانه‌ی نهایی ‏ام  نیست کودکی، نوجوانی، جوانی، میان‌سالی و حتی پیری‌... اصلا دنیا همه‌اش راه است بیست و هشت سالگی ‏ام  نه به قدر یک خانه‌ی ابدی که به قدر یک چادر مسافرتی به قدر یک توقف کوتاه در راهی پر ابتلا و انءشاالله بی بلا مثل هر سال مصادف و مبارک شد به روز تولد داداش جواد که 8ماه پس از شهادتش به دنیا آمدم. امیدوارم برای رسیدن به خانه‌ی ابدی‌ام توشه‌ی کافی بردارم امیدوارم که مثل برادرم که در همین روز متولد شده توفیق شهادت داشته باشم. امیدوارم که بتوانم خوب زندگی کنم... امیدوارم.... برای ایمانم دعا کنید... پی نوشت: امروز تولد جواد داداش هم هست... #جواد_شاعری#: 41/5/24، شهادت 65/10/19# #رضا_شاعری#: 66/5/24 ، آرزوی شهادت...# #تولد# #بیست_هشت_سالگی# #آرزوی_شهادت#





کلمات کلیدی :

با کودکان حرم

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/7/19 3:42 عصر

کمک‌های مردمی برای کودکان آواره سوری جمع آوری می‌شود

شمشادی پیرامون نوع کمک های مورد نیاز به کودکان آواره سوری گفت: پوشاک گرم، زیرانداز، پتو و مواد غذایی فاسد نشدنی مانند انواع کنسروها مورد نیاز است.

                                                 خبرگزاری فارس: کمک‌های مردمی برای کودکان آواره سوری جمع آوری می‌شود

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، حسن شمشادی دبیر خبری و اطلاع رسانی کمپین کودکان حرم در نشست عصر دیروز که با اشاره به کمپین کمک رسانی به کودکان محروم و آواره سوری گفت: این کمپین خودجوش به نام «با کودکان حرم» توسط یک حرکت جهادی و مردمی راه اندازی شده است و ما زیر نظر هیچ نهادی نیستیم اما هر مجموعه و نهادی که بخواهد با ما مشارکت و همکاری کند قطعاً استقبال می‌کنیم.

وی درباره گروه هایی که تاکنون آمادگی خود را جهت حمایت از این کمپین اعلام کرده اند گفت: تاکنون شهرداری تهران با ما همکاری خوبی داشته و سازمان تبلیغات اسلامی، اداره اوقاف، امور مساجد و دفتر اعزام مبلغین دانشگاه امام صادق نیز با ما همکاری کرده اند.

شمشادی پیرامون نوع کمک های مورد نیاز به کودکان آواره سوری گفت: پوشاک گرم، زیرانداز، پتو و مواد غذایی فاسد نشدنی مانند انواع کنسروها مورد نیاز است.

 

                            رضا شاعری کمپینرضا شاعری کمپین

 

وی در سوریه تصریح کرد: از روز نخست محرم تا روز شام غریبان، 60 پایگاه در 50 معبر و میدان پرتردد و در 10 ایستگاه مترو برای دریافت کمک های نقدی و غیرنقدی ایجاد خواهیم کرد. علاوه بر آن با 1200 هیئت مذهبی هماهنگ شده ایم تا کمک ها را جمع آوری کرده و برایمان ارسال کنند.

وی افزود: ضمناً برای 2000 مسجد طرح توجیهی ارسال کرده ایم و بناست با همکاری هیئت امنای مساجد از بین نمازگزاران و مردم منطقه کمکهایی جمع آوری بشود و یک شماره حساب به شماره 100801085027 بانک شهر بنام «با کودکان حرم» برای کسانی که به طور غیرمستقیم می‌خواهند کمک کنند افتتاح شده است.

دبیر خبری نشست افزود:  بعد از پایان دهه محرم این کمک ها به وسیله و همراهی سازمان هایی مانند هلال احمر و سفارت ایران در سوریه توسط این جمعیت در کمپ های آوارگان سوریه توزیع می‌شود. البته این کمک ها تنها در مکان هایی که دسترسی داریم توزیع خواهد شد.

انتهای پیام/

رضا شاعری،با کودکان حرم، گزارش پوششی،حسن شمشادی، برج میلاد

 




کلمات کلیدی :

آ سید طاهر پرپنچی

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/7/13 12:39 صبح

بسم الله  ...
رفته بود کنج دیوار و مدام در تارهایی که به هم تنیده بود تاب می خورد  .
قد و قامتی کوتاهی داشتم، شاید 7یا 8ساله بودم. تکه چوبی برداشته بودم هی میپریدم تا بزنم روی سرش و خانه اش را خراب کنم.
در اتاق باز شد و پیرمرد وارد شد سوز سرما از لای در به اتاق هجوم آورد نگاهی کرد، آب وضو گوشه آستینش را خیس کرده بود و عینک ته استکانی اش را با انگشت اشاره روی صورتش جابه جا کرد. دستی به ابروهایش کشید و با زبان ترکی گفت: نه ایش گورر سن اوغلوم جان!؟
آسدطاهر ابوی مادر بود، اهالی #حسن_آباد_سادات# سیدآقا بالا صدایش میکردند، پدرش سید آقا از روحانیون و بزرگان روستا بود و برای همین آسید طاهر را #سید_آقا_بالا# یعنی آقا سید کوچک خطاب میکردند.
با دست اشاره ای به من کرد و گفت

 

                         سید طاهر پرپنچی

 

 

 

این عنکبوت ها را کاری نداشته باش پسرم و همین طور که داشت حرف میزد از درب سالن وارد اتاق پشتی شد و گفت بیا تا برایت قصه ای بگویم، قصه عنکبوتی که وقتی رسول مهربانی از دست فتنه کفار گریخته بود و بر در غاری که رحمه اللعالمین مستقر شده بود، تاری به هم تنید که گویی سالیان درازی ست آنجا خانه ساخته است.
قصه که تمام شد قرآنش را باز کرد و مثل هر شب سوره واقعه را شروع به خواندن کرد...
حیف که خیلی کوچک بودم و پر کشید...
پیرمرد باصفایی بود...
دم انقلاب و در پی حضور جواد داداش در تظاهرات ها، به پدرم گفته بود، انقد به این جواد گیر نده، شک نکن از همون سربازهایی هستش که امام وقت تبعید ازشون گفته بود... به قول جلال آل احمد پیرمرد چشم ما بود...
#سید_آقا_بالا#
#آ_سد_طاهر#پرپنچی#حسن_آباد_سادات#پیرمرد_چشم_ما_بود#پدربزرگ#

 




کلمات کلیدی :

تجلیل از مادر شهید غواص جواد شاعری

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/7/8 1:32 عصر

 

سردار علی محمد اسدی در آیین تجلیل از مادر شهید غواص جواد شاعری و نقد وبررسی کتاب چتربازی در امواج در فرهنگسرای بهاران با بیان موانع  نظامی موجود در کربلای 5 گفت: در عملیات کربلای 5 موانع بسیاری در مقابل غواصان خط شکن برای شروع عملیات وجود داشت عراقی‏ها سلاح قناصه داشتند و روی سلاح‏هایشان دوربین مادون قرمز نصب بود و بعد از گذر نیروهای مستقر عراقی، میل گردهای 18 به هم جوش داده بودند که ما به آن می‏گفتیم خورشیدی و یا هفت هشتی چون به شکل این اعداد بود و بعد از گذشتن از این دو مانع غواصان به دژ شکست ناپذیر شلمچه می‏رسیدند که سه مترو نیم ارتفاع داشت و عرض آن دژ 6متر بود و وسطش را عراق کانال بتن آرمه زده بود و در آنجا عراقی‏ها با فاصله هر 10 متر سلاح دوشکا کار گذاشته بودند سلاحی که با آن هلی کوپتر می‏زدند.

فرمانده گردان حضرت زینب (س) در زمان جنگ افزود: چند روز قبل از عملیات شهید غلامرضا کیان پور رفت تا روزنه‏ای برای عملیات پیدا کند و بعد 4روز با پیکری بی حال برگشت و گفت روزنه‏ای برای نفوذ به این دژ پیدا کردم، همه فرماندهان گفتند وجود این روزنه محال است و شهید کیان‏پور دستمالی گذاشت رو میز  و با چهره‏ای مظلومانه به آقای فضلی گفت این خاک دژ شکست ناپذیر شلمچه است که خودم آن را آوردم.
وی افزود: فرماندهان متقاعد شدند و این نقطه شروع و امید برای آغاز عملیات غرور آفرین کربلای 5 شد. و غواصان و شهدایی همچون شهید شاعری و هم رزمانش با وجود چنین موانعی وارد این عملیات شدند. شب عملیات در منطقه سکوت رادیویی برقرار بود بعضی بچه‏ ها مثل شب عاشورا شوخی می‏کردند و بعضی در حال نجوا بودند. ساعت 2بامداد بود که فرمان عملیات صادر شد بسم الله الرحمن الرحیم رزمندگان پرتوان اسلام، سربازان امام زمان(عج) یاران خمینی با رمز «یا فاطمه الزهرا و یافاطمه الزهرا و یا فاطمه الزهرا» به قلب کفر صدامی بزنید.
امام گفت حسینی بجنگید
این رزمنده دفاع مقدس در ادامه گفت: اما «گروهان نصر» با فرماندهی شهید «علیرضا آملی»، که «شهید شاعری» نیز در آن گروهان بود به قلب دشمن زدند، غواص‏ها رفتند اما هرچه زدند به در بسته خوردند و یکی یکی به شهادت می‏رسیدند صدای بیسم آمد شهید آملی فرمانده می‏گفت ما نمی‏توانیم دژ بشکنیم باید برگردیم. گفتند بگذارید از امام استعلام بگیریم، امام فرمان دادند و آقای فضلی به شهید آملی گفت امام دستور دادند به فرزندانم بگویید حسینی بجنگند.
وی ادامه داد: خداوند شاهد است نیم ساعت پس از فرمان امام صدای الله اکبر بچه‏ های غواص روی دژ شلمچه طنین انداز می‏شد و پرچم «لااله الاالله» را بر فراز شلمچه نصب کردند و عراقی‏ها یکی پس از دیگری سنگرها را رها می‏کردند. رئیس دفتر صدام می‏گوید دیدم آقای ریئس جمهور در کاخ ریاست جمهوری دائم درحال  قدم ‏زدن است و فریاد می‏زد می‏گفت الله اکبر از دست یاران خمینی، الله اکبر، اگر جلوی نیروهای خمینی را نگیریم فردا صبح در بصره هستند و با برافروختگی ادامه داد من اطلاعات و عملیات شوروی و سلاح‏های شیمیایی آلمان و پول نفت عربستان و هواپیما های فرانسه را آوردم اما شما بی‏عرضه ها نمی توانید جلو بسیجی‏ های خمینی را بگیرید؟؟وزیر بهداری صدام گفته بود  این بسیجی‏ها نیروهایی دارند که آموزش درست و حسابی ندیدند اما آن‏ها رهبری دارند که بر قلبشان حکومت می‏کند
سید حسن نصرالله از رزمندگان کربلای 5 بود
وی با اشاره به نظرات برخی از صاحب نظران درباره عملیات کربلای 5 گفت: کارشناسان نظامی می‏گویند جنگ جهانی دوم 6سال طول کشید و مهماتی که در جنگ جهانی دوم استفاده شد با عملیات کربلای5  برابری می کند، سید حسن نصرالله که خودش از رزمندگان کربلای 5 بود و فرمانده جنگ 33روزه بوده می‏گوید جنگ 33روزه لبنان به یک شب عملیات کربلای 5 نمی‏رسد. و حضرت آقا می‏گوید شب‏های کربلای 5 شبهای قدر این انقلاب است، انس با آن انسان را وارسته می‏کند و هرکس آن را به فراموشی بسپارد از اردوگاه انقلاب اسلامی خارج شده است و رزمندگان ما کربلا را در کربلای 5 مشق کردند.
برگشتیم گریه امان تمام بچه را بریده بود و آهنگران شعر «ای از سفر برگشتگان»را می‏خواند و بچه‏ها دور خیمه‏ها و چادرها حلقه می‏زدند و چادر هرکس که شهید شده بود را جمع می کردند.

 

اکثر رزمندگان دارالشهدای تهران توسط شهید شاعری آموزش دیدند
مجتبی پناهی از همرزمان شهید شاعری در این برنامه گفت: شهید شاعری به دلیل اینکه خدمت سربازی رفته بود و از روزهای ابتدایی جنگ در جبهه به عنوان بسیجی حضور داشت به مسائل نظامی  واقف بود به طوری که در منطقه بعنوان «جواد چریک» شناخته شده بود و ایشان از ورزشکاران شاخص منطقه در رشته کاراته بودند.
این قاضی دادگستری در ادامه گفت: ایشان مربی آموزش منطقه بودند و تعداد بی شماری از رزمندگان منطقه 17 «دارالشهدای تهران» تحت نظر ایشان آموزش دیدند و تمامی پست‏ها و ایست بازرسی‏هایی که درمنطقه می‏گذاشتیم را هر شب سرکشی می‏کرد و جوانان و نوجوانان زیادی به خاطر برخورد خوب و دوستانه او جذب بسیج می‏شدند.

 

اولین نفر خبر شهادت جواد چریک را به خانواده اش دادم
محمد جواد جبلی دیگر همرزم شهید در ادامه گفت: در عملیات کربلای 5 حاج محمد کوثری به من گفت برو فرماندهان گردان‏ها را برای جلسه‏ای بیاور، با ماشین رفتیم و دوستم جواد واعظی که در کنارم نشسته بود با اصابت خمپاره‏ای به عقب ماشین شهید شد و من هم کمی مجروح شدم و به همین دلیل به تهران برگشتم.
وی ادامه داد: در راه بازگشت در قطار از غواص‏های مجروح شنیدم که جواد چریک هم شهید شد گفتم کدام جواد گفتند شاعری و اولین نفری بودم که خبرشهادت جواد را برای خانواده شهید آوردم و توفیقی بود که اکثر شهدای محل را  دفن می‏کردم و جواد شاعری را هم خودم دفن کردم.

 

تقدیر ازمادرشهید شاعری
در بخش دیگری از این برنامه محمد علی گودینی نویسنده کتاب چتربازی در امواج و یوسف قوجق نویسنده و منتقد دفاع مقدس به بحث و نقد و بررسی پیرامون کتاب پرداختند در پایان این برنامه منوچهر زینتی پور از دیگر همرزمان شهید شاعری نیز دقایقی از شخصیت این شهید صحبت کرد و پخش نماهنگ از مادر شهید شاعری و بیان خاطراتی از از زبان این مادر داغدیده، برنامه هایی بود که در ادامه این مجلس برگزار و از مادر شهید در فرهنگسرای بهاران تجلیل  شد. شهید جواد شاعری از غواصان لشگر 10 سیدالشهدا (ع) بود که در عملیات کربلای 5 با اصابت دوشگا به صورتش شرف شهادت نایل آمد.

 

 




کلمات کلیدی :

نزول اجلال ما در شبکه افق

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/6/23 1:58 عصر

«من درش پیدا»
نزول اجلال ما در برنامه تلویزونی پیوست شبکه افق
چند روز پیش در نشست تجلیل از استاد محمد رضا اصلانی
«رضا شاعری»رضا شاعری




کلمات کلیدی :

بزرگترین افتخار ورزشی ام تمرین در محضر مقام معظم رهبری

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/6/3 5:26 عصر

سلام
چندی پیش رفتم دفتر سید شهاب الدین بصام تبار جانباز سرافراز دفاع مقدس و مصاحبه ای ازشون گرفتم که در خبرگزاری فارس منتشر شد.
و در اینجا براتون می گذارم تا بخوانید.

قهرمان مسابقات معلولان جهان در سال 2010 در گفت‌وگو با فارس گفت:
بزرگترین افتخار دوران ورزشی‌ام تمرین در محضر رهبر معظم انقلاب بود

سید شهاب‌الدین بصام‌تبار گفت: سال 1373با چهل جانباز دیگر در حسینیه امام خمینی(ره) در محضر رهبر معظم انقلاب حدود یک ساعت ورزش کردیم. ایشان به من گفتند «ورزش یک دستی اجرا کردید، این ورزش را گسترش دهید و در آن نوآوری ایجاد کنید.»

                                                   خبرگزاری فارس: بزرگترین افتخار دوران ورزشی‌ام تمرین در محضر رهبر معظم انقلاب بود

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، سید شهاب الدین بصام‌تبار جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی و قهرمان مسابقات معلولان جهان در سال 2010،  ضمن بیان خاطره‏‌ای از دیدار مقام معظم رهبری با جانبازان در آسایشگاه در سال 1373 گفت: حضرت آقا در آن روز از نماز اول وقت برای‌مان گفتند و در همان روز از من در خصوص ازدواج پرسیدند و مرا برای این موضوع تشویق کردند.

وی افزود: بعد از چهار ماه از دفتر رهبری برای خواندن خطبه عقد وقت کردم و ایشان به شوخی به من گفتند: «من گفتم ازدواج کن، شما چرا جدی گرفتی و به این سرعت دست به کار شدی؟!» چند سال بعد هم خود ایشان در گوش دخترم اذان و اقامه را خواندند.

این جانباز دفاع مقدس با بیان خاطره‏ای از چگونگی روی آوردن به ورزش حرفه‏ای پس از مجروحیت‎ گفت: قبل از مجروحیت در محله مهرآباد به دلیل قد و قامت بلندم در رشته والیبال ورزش می‏کردم و در بسیاری از آموزشگاه‌‏ها برای بازی انتخاب می‏شدم. اما پس از مجروحیت به دلیل اینکه ورزش باستانی را بلد بودم در آسایشگاه ثارالله شروع به ورزش کردم.

سال 64 در پادگان دوکوهه گود زورخانه کندیم

وی با بیان خاطره‏ای درباره احداث گود زورخانه در پادگان دوکوهه گفت: سال 64 به همراه استادم آقای «ابراهیم زین‏علی» که مرشد بود و صدای خوشی داشت و در آن دوران ورزش زورخانه‏ای انجام می‏داد با فرمانده‏هان و شهید علی برخورداری مسئول آموزش تیپ سیدالشهدا(ع) صحبت کردیم و یک گود زورخانه در پادگان دوکوهه کندیم تا بچه‌‏ها ورزش کنند. ستون‏‌های زورخانه را زدیم و قرار بود سقف بزنیم اما بعد از عملیات علی برخوردرای به شهادت رسید و من هم مجروح شدم و آن زورخانه کامل نشد.

استقامت بدنی شهید موحد دانش مثال‌زدنی بود

قهرمان رشته کامپوند در سال 2010 در کشور چک هم‌چنین با بیان خاطره‏ای از شهید علیرضا موحد دانش گفت: قبل از  عملیات والفجر2 حاج علی موحد برای بررسی منطقه عملیات فرمانده‏هان را به منطقه برد و من در آن زمان فرمانده گروهان بودم. با اینکه یک دست داشت و از فرمانده‏هان بود متواضعانه یکی از بچه‏‌ها را فرستاد جلو تا در کنار راننده بنشیند و خودش کنار ما در پشت تویوتا ایستاد. خودرو با سرعت زیادی در پستی بلندی‏های راه بالا و پایین می‏رفت و شهید موحد دانش علی رغم اینکه یک دست داشت در بین رزمندگان استوار ایستاده بود و من آن‏جا متوجه استقامت بدنی وی شدم.

شهید شاه‌حسینی اجازه عبور توپ از تور را نمی‌داد

رئیس اسبق انجمن ورزش‏های باستانی فدراسیون جانبازان و معلولین با بیان خاطره‏ای از شهید حمید شاه‏ حسینی و تخصص ورزشی او در رشته والیبال افزود: در ایام جنگ مسابقات جدی و رسمی در بین رزمندگان نداشتیم اما در منطقه عملیاتی غرب در پادگان ابوذر بچه‏های تیپ نبی اکرم(ص) از خطه کرمانشاه مستقر بودند و در استان خودشان برای رزمنده‏ها مسابقات والیبال می‏‌گذاشتند. در مسابقه‌‏ای که در قروه برگزار شد، کرمانشاهی‏ها «شهید حمید شاه‏حسینی» که والیبالسیت حرفه‌‏ای و بچه نیاوران بود را با خود به مسابقات بردند، حمید وقتی جا عوض می‌‏کرد هیچ کس توپ را از تور نمی‏‌توانست عبور دهد.

گفتنی است سیدشهاب الدین بسطام تبار در سن 21 سالگی در عملیات والفجر 8 در منطقه جزیره ام‏الرصاص به درجه رفیع جانبازی نائل آمد. وی در سال 1390 در مسابقات آسیایی تاجیکستان ورزش زور خانه‌ای در میل به مقام اول و در کباده به مقام دوم رسید و در مسابقات جهانی چک سال 2010 در تیراندازی با کمان به مقام سوم دست پیدا کرد.

انتهای پیام/

 




کلمات کلیدی :

تجلیل از محمد رضا اصلانی

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 94/5/6 4:59 عصر

رضا شاعری

ه گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، چهل و دومین «عصرانه ادبی فارس» ویژه محمدرضا اصلانی نویسنده کودک و نوجوان با حضور یوسف قوجق، محمدعلی گودینی، کامران شرف‌شاهی، علی‌اکبر والایی، راضیه تجار، سعید کفایتی، ناصر شکوری و جمعی از اهالی کتاب و ادبیات در این خبرگزاری برگزار شد.

 

 

*کودکان و نوجوانان به نویسنده‌های متعهد دسترسی ندارند

رضا شاعری ناشر یکی از آثار اصلانی در این نشست گفت: با توجه به علاقه من از ادبیات از دیرباز همیشه این مسئله برای من وجود داشت که افراد مذهبی کمتر به نویسنده‌های مذهبی دسترسی دارند و این مسئله امروز نیز مشاهده می‌شود  و حتی در نهادهای مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان این خلاء دیده می‌شود که نویسنده‌های متعهد کمتر دیده می‌شوند و نوجوانان کمتر به این افراد دسترسی دارند.

 

 

 

 

*لطمه‌هایی که هنرمندان پر مدعا می‌زنند

محمدعلی گودینی در این نشست گفت: برای شناخت یک فرد باید به آثار وی رجوع شود ولی اصلانی فردی است که با نگاه به چهره وی می‌توان پی به خصوصیات او برد. اصلانی نویسنده فعالی است که تا کنون بیش از 50 اثر از او منتشر شده است و کارهایش می‌تواند به عنوان یک الگو برای نسل جوان مورد استفاده قرار گیرد.

 

     گودینی محمد علی

 

\پی نوشت: پاسداشت محمدرضا اصلانی،عصرانه ادبی فارس، محمدعلی گودینی،رضا شاعری،




کلمات کلیدی :

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ