نخستین عوض بردبار از بردبارى خود آن بود که مردم برابر نادان یار او بوند . [نهج البلاغه]

پخش گزارش قرآنی مسجد حمزه سیدالشهدا امشب اخبار ساعت 21

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/5/5 3:45 عصر

اخبار ساعت 21 امشب و مسجد حضرت حمزه سیدالشهدا

پخش گزارش کلاس قرآنی مسجد حمزه سیدالشهدا

 




کلمات کلیدی :

نفرت

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/5/5 3:43 عصر

حتما نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی... آدم هایی یافت می شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می رویاند...*

.

.

پی.اس1: * جای خالی سلوچ - محمود دولت آبادی...

پی.اس2: برای تو سیب زمینی...




کلمات کلیدی :

دریغ از یک آه

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/5/3 6:54 عصر

خودش را انداخته بود روی مینِ منوّر

انگشت‌هایش زخمی بودند اما

ردِّ باریکِ خون از گوشه‌ی لب‌ش جاری

دریغ از یک «آخ»

 




کلمات کلیدی :

ام آر آی یا تونلی به نام قبر

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/5/3 6:15 عصر

رفتم ام آر آی دادم.

چقدر اشعه اش ناجور چقدر استرس داار بود. انگار آدم رو میزارن تو قبر جدا. شما ام ار آی دادی؟؟ انقد پا وبدنم درد میکرد که دیگه امیدی نداشتم زنده بیام بیرون نمیدونم چرا اشعه اش شروع شد پادرد گرفتم!! اونجا با خودم گفتم وقتی رفتم بیرون (اگه زنده در اومدم):) باید یه مطلب با این موضوع بنویسم تونل قبر.

این روزها گاهی که تلنگر بهم  میخوره به مرگ فکر میکنم. شاید ترسو شدم نمیدونم چرا! شاید از گناه زیاده نمیدونم یهو یادم می افته که باید همه چی رو بزارم برم. این البته حرف تازه ای نیست خیلی وقت ها توی ختم و شادی از دهن خیلی از آدم ها شاید به شکل یه تجربه یه اتفاق که همه با رفتن عزیزانشون لمش کردن میگن.

اما این روزها حال و هوای عجیبی دارم ایکاش برای ترس از جهنم نباشه. یعنی این بار گناه منو اینجوری نکرده باشه. ایکاش می شد مثل نوجونی هام با یه مناجات یه زیارت عاشورا یه دعای کمیل دل وجان و روحم به وجد بیاد نمیدونم چم شده. ایکاش پاک از این دنیا برم. ترس دارم .

که دقیقه نود وقتی سوت پایان زندگی دنیوی رو  زدش خدا، من باخته باشم.

این روزها خیلی ازش میخوام. به قول طیب حاج رضایی خدایا مارو پاک کن وبعد مارو خاک کن ... جمله ای که فاطمیه در محضر امام عزیزمون آقای عالی چندین بار نقل کرد. ام آر آی مثل اتاق جوش آرگون توی اون حباب خاصه.

وقتی که میخوای بری توش خانم دکتر میگه چشماتو ببند وقتی رفتی داخلش میگه اگه دوست داشتی بازش کن . اما چه فایده وقتی باز کردی چشماتو دست و پات بسته است. و اون صدای تق تق مداوم دستگاه توی اون دروخ ساختگی آدمیزاد و اون دنگ ودانگ  وصدای داخل قبر که بیشتر آدمو یاد آهنگ فیلم های ترسناک و شب بیست ونهم میندازه ...
بیشتر احساس میکنی هیچ کاری از دستت بر نمیاد وشاید دوباره دنبال فرصت میگردی. فرصت ...




کلمات کلیدی :

تعطیل شد . . .

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/4/2 3:5 عصر

سلام

این وبلاگ از همین تاریخ و ساعتی که این زیر می نویسه، تعطیل شد!

 

از همه ی دوستانم که در تمام مدت برقراری وبلاگ بازدید داشتند و نظر دادند، ممنونم!

و یک تشکر ویژه

از دوستی که وبلاگ شهید شاعری رو هم افتتاح کرد و مارو شرمنده خودش کرد. البته اجرش حتما با شهداست .

یا حق...




کلمات کلیدی :

قطعه ی 53 ردیف اول

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/4/2 12:34 عصر

پس از سجده و صلوات ها ،

سرم را بر روی سنگ قبرت گذاشتم،

هق هق سنگ ها،

دلم چرا آرام نداری؟ 

 می گریم برای خودم، به حال خودم، به حال خودم...




کلمات کلیدی :

قطعه ی 53

ارسال‌کننده : رضا شاعری در : 91/4/2 12:31 عصر

نشانی ات را گم کردم

از مادرم

از مادرم

پرسیدم

گفت:قطعه53، ردیف اول

آمدم

و یادم آمد می گفتی:

قطعه همان غزل است

اگر سر نداشته باشد

                                         تو هم غزل بودی

قطعه، قطعه...




کلمات کلیدی :

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >
قالب وبلاگ | قالب
گالری عکس
دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ