یلدای من . . .
شب یلدای من
تویی . . . .. .. . .. . . .
کلمات کلیدی :
باران اشک های تو
نماز آیات دارد ....
این روزها که میگذرد هر روز دلم تیر میکشد
روزها و امتحان های پیاپی خدا خدای مقامتم را بیشتر کن. من با خوبان میخواهم انس بگیرم
مادر من اسوه صبرو استواری ست
خدایا اگر من انقدر غصه دار مادرم هستم
پس چهع کشیده آقا امام حسن مجتبی چه غصه ای را تحمل کرده اباعبدالله . . .
خدایا من رو ببخش.
آدم ها فقط جاهایی از غصه هاشون رو برای دیگران تعریف میکنن
که کمتر آزالرشون میده
غم بزرگ مال خود آدمه . . .
امروز هم افطار می کنم
با خرمای تو
ولی
هیچ چیز عطر دستان تو نمی شود
مادرم . . .
خیابان ها را دیده ای؟!
وسیع، طولانی، پیچ در پیچ
گاهی در دست تعمیر
گاهی در حال ساختن، از نو
تمام نمی شوند اما
نمی برند
ادامه دارند همچنان
از خیابانی به خیابان دیگر،از اصلی به فرعی،گاهی هم اصلی ای دیگر
توقف ندارند انگار
می برندت
تا خود خود مقصد
.
.
.
خیابان باشیم
همراه
همدل
تا خود خود مقصد
تا خدا...
الهی قربان آن چشمان پرمحبتت
امروز دوباره سینه ی مرا تکه تکه کرد این دکتر
امروز بغضها دیگر تاب نگه داشته شدن نداشتند
الهی من بمیرم اگر غم به دل تو باشد که هست
چرا نتوانستم برایت کاری بکنم که همین دکتر میگوید نگاه به چهره خندان و اجتماعی اش نکن
خیلی دلش شکسته
باید بیشتر به فکرش باشی
باز هم فهمیدم که تو خیلی جلویی خیلی پیش خدا ارج داری
یاد همون حدیث معروف افتادم که مومن شادیش بر لبشه و غصه اش به دل مثل پسته
مادرم تو برای من تموم زندگیمی همه ی زندیگیم
اما چه کنم که انقدر ها لایق نیستم
من مثل تو نیستم
تو مصداق مثال سلمان و اباذری
جامی که سلمان دهند به اباذر ندهند
تو همیشه تو امتحانات سربلندی
هر که در نزد خدا مقربتر
جام بلا بیشترش می دهند