ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/20 1:3 عصر
با این همه رفتنت
با این همه نیامدن و کم شدنت
با این همه گم شدنت
به هم می ریزی ام
پازلی چیده شده بودم
- با تو -
این روزها
تکه تکه کم می شوم
گم می شوم
محو می شوم
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/16 9:3 عصر
حرف دل غنیمتیه
درد هم غنمتیه
خداحافظی از یه جایی برای مدتی هم
بد نیست
تکلیفِ تمام ترانههای من
از همین اولِ بسماللهِ بوسه معلوم است
سلام، یعنی خداحافظ!
خداحافظ جایِ خالیِ بعد از منِ غریب
خداحافظ سلامِ آبیِ امنِ آسوده
ستارهی از شب گریختهی همروزِ من،
عزیزِ هنوزِ من ... خداحافظ!
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/16 8:31 عصر
سبزه کاشته ام
برای پایان فصل سرد فاصله هایی
که
بهار می شود
به وصل قدم های
تو
چه خوب که بیایی
یا صاحب الزمان

کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/16 8:30 عصر
برای تمام غروب هایی که چشم انتظارت نشسته ام
چشم هایت را بدهکاری ... !
راستی بگویم !
آمدی مرا دست به دست مردم چشمانت ندهی ...
مرا تمام مردم این شهر دست انداخته اند به جرم نیامدنت ... !
دستهایت را هم به من بدهکاری ... !
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/16 8:26 عصر
هر سال تنها
سالهای تازه کهنهتر میشود
و
غمی کهنه تازهتر
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/16 9:45 صبح
یرق غضبی که چشم رهبر دارد
گویا که بنای فتح خیبر دارد
دور و بر این دیار پرسه نزنید
این مملکت فاطمه ،حیدر دارد
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : رضا شاعری در : 90/12/16 8:41 صبح
وقتی که یک جرعه آب صلواتی عطش را می خشکاند ،
دیگر به من چه که کوکا خوشمزه تر از پپسی ست ...
باید گذشت ...
باید عطش و سنگلاخ را تجربه کرد ...
سلمان هراتی
کلمات کلیدی :